اهورا

        مريم حيدرزاده

<<.::.Ahoura.::.>>                                        <<.::.Ahoura.::.>>                                       <<.::.Ahoura.::.>>

 

حدس تلخ خواستگاري

 نه زنگي ، نه حرفي ، نه يادگاري
 تو نكنه رفتي به خواستگاري
 خب ببينم كيه ؟ موهاش بلنده ؟
 توي خيابون بي صدا مي خنده ؟
 چشاش چه جوره ؟ روشنه ؟ كشيدس
يقين دارم كه شبيه سپيدس
 دساش چي ؟ جنس دستاش از بلوره ؟
تو صورتش يه چيزي مثل نوره ؟
ابروش چي ؟ حتما ابرواش كمونه
اخلاق و رفتارش چي ؟ مهربونه ؟
 چه رنگيه ؟ گندمي يا سفيده ؟
چقدر دوس داري تبت شديده ؟
 كجا ديديش ، تو محل كارت ؟
 اون چي ، مثل نو شده بي قرارت ؟
راستي مژش چي ؟ خيلي بر مي گرده ؟
 همونه كه تو رو ديوونه كرده ؟
راستي موهاش چه رنگيه ؟ طلايي ؟
 يا رنگي مثل رنگ بي وفايي ؟
قدش به قدت مي خوره عزيزم ؟
 بردارم اسفند براتون بريزم ؟
 خب عزيزم منو خبر مي كردي
 با گريه هام گلويي تر مي كردي
 ترسيدي من آه بكشم يا نفرين ؟
 رد شه همون دقيقه مرغ آمين
 من تو رو نفرينت كنم ؟ نميشه
 هنوز دوست دارم مث هميشه
 تازه اگه دعاها مستجاب بود
 قصه ي ما حالا توي كتاب بود
 خلاصه كه يه جمله مي نويسم
 با بارون پلكاي سرخ و خيسم
اگه دعاهاي منو مي خوندن
به جاي اون منو پيشت مي شوندن
 تا وقتي كه كلاغ نره به خونه
اين آرزو توي دلم مي مونه               

اهورا

Design By: Ahoura