بدرقه
اوني كه گفتم نرو گفت نمي شه
ديروز ديگه رفت واسه ي هميشه
وقتي مي خواست بره من رو صدا كرد
وايساد و تو چشماي من نگاه كرد
گفت مي دوني خودت واسم عزيزي
اين اشكا رم بهتره كه نريزي
بايد برم سفر واسم بهتره
ولي كسي كهمونده عاشقتره
تقدير ما از اولم همين بود
يكي تو آسمون يكي زمين بود
هرجا برم هميشه ايروني ام
غرق يه جور حس پريشوني ام
خدا نخواست هميشه پيشم باشي
ولي مهم اينه كه مريم باشي
تو تقدير ما هر چي حيرونيه
مال خطوط روي پيشونيه
شايد اگه دائم بودي كنارم
يه روز مي ديديم كه دوست ندارم
مي خوام برم كه تا ابد بمونم
سخته براي هر دو مون مي دونم
گريه نكن گريه ها تو نگه دار
لازم مي شه گريه براي ديدار
نذار پر گريه بشه خاطره
هر كي اشك نريزه عاشقتره
اون كسي كه مي خواد بشه ستاره
هيچ چاره اي به جز سفر نداره
بذار برم يه مدتي بمونم
شايد كه قدر اينجا رو بدونم
اصلا شايد اونجا دووم نيارم
يا ناتموم بمونه اونجا كارم
دعا نكن اونجا بهم نسازه
آدم كه حرفش دو تا شد مي بازه
رفتن من شايد يه امتحانه
واسه شناسايي اين زمانه
خودم مي رم عكسام ولي تو قابه
مي شنوه حرف رو ولي بي جوابه
بارون كه باريد برو زير بارون
به ياد ديداراي انروزامون
تو چمدونم پر عطر ياسه
چشمام با چشماي تو در تماسه
فكر نكني دوري و اونجا نيستي
قلب من اينجاست تو تنها نيستي
رفتن من بازي سرنوشته
هموني كه رو پيشونيم نوشته
يه كاري كن اين رفتن موقت
آدما رو نندازه توي زحمت
نذار كه نقطه ضعفت رو بدونن
پشت سر من و تو چيز بخونن
منتظر شعرا و نامه هاتم
هر جا مي ري بدون منم باهاتم
غصه نخور زندگي رنگارنگه
يه وقتايي دور شدنم قشنگه
ديگه سفارش نكنم عزيزم
نذار منم اينجوري اشك بريزم
شايد يه روز به همديگه رسيديم
همديگه رو شايد يه جايي ديديم
شايد يه روز ديدي كه توي جاده
يه آشنا منتظرت وايساده
شايدم اين ديدار آخرينه
اگر كه باشي زندگي همينه
مراقب گلدون اطلسي باش
يه وقتايي منتظر كسي باش
كسي كه چشماش يه كمي روشنه
شايد يه قدري ام شبيه منه
كسي كه چون مي خواد بشه ستاره
هيچ چاره اي به جز سفر نداره
داغ دلت هر وقت كه مي شه تازه
بهش بگو با روزگار بسازه
ديگه بايد برم كه خيلي ديره
فقط نذار خاطرمون بميره
اون رفت و از دور دساشو تكون داد
خوبياشو يه بار ديگه نشون داد
همه مي گن فقط يه روزه رفته
انگار ولي گذشته صد تاهفته
با اين كه قلبش بي ريا و پاكه
چون فته دنيا پر گرد وخاكه
اي كاش نمي رفت و سفر نمي كر
يا لااقل من رو خبر نمي كرد
اما نه خوب شد كه من رو خبر كرد
اشكام و ديد و بعد از اون سفر كرد
از وقتي رفت دسام به آسمونه
شايد پشيمون بشه و نمونه
خودش مي گفت چون كه بشه ستاره
هيچ چاره اي به جز سفر نداره
انقد مي شينم كه بشه ستاره
بياد به كشور خودش دوباره
فهميدم امروز سفر يه درده
من چه كنم اگر كه برنگرده
پشت سرش آب مي ريزم يه دريا
شايد پشيمون شه نمونه اونجا
الهي كه بدون هيچ فرودي
بشه ستاره و بياد به زودي
الهي كه تموم چش به راها
بياد سفر كردشون از تو راها
الهي كه هيچ جا سفر نباشه
هيچ چشمي منتظر به در نباشه |