اهورا

        مريم حيدرزاده

<<.::.Ahoura.::.>>                                        <<.::.Ahoura.::.>>                                       <<.::.Ahoura.::.>>

 

آدم برفی

 تو را ساختم با اون برفا ، آدم برفي
تو اون شب اومدي دنيا ، آدم برفي
 شبي كه عمرش از هر شب دراز تر بود
به او شب ما مي گيم ، يلدا ، آدم برفي
يه جورايي من و تو عين هم هستيم
 توام تنها ، منم تنها ، آدم برفي
من عاشق بودم و خواستم پناهم شي
 توام عاشق بودي اما ، آدم برفي
همه انگار پي اونن كه كم دارن
تو بودي عاشق گرما ، آدم برفي
منم از عشقم و اسمش واست گفتم
نوشتم با دسام زيبا ، آدم برفي
تو خنديدي و گفتي ، قلبت از يخ نيست
 تو عاشق بودي عين ما ، آدم برفي
 تو گفتي كه براش مي ميري و مردي
 آره مردي همون فردا ، آدم برفي
ديگه يخ سمبل قلباي سنگي نيست
سفيدي داشتي و سرما ، آدم برفي
تو آفتاب و مي خواستي تا دراومد اون
 واسش مردي ، چه قدر زيبا ، آدم برفي
نمي ساختم تو رو اي كاش واسه بازي
تو يه پروانه اي حالا ، آدم برفي
چه آروم آب شدي ، بي سر و صدا رفتي
بدون پچ پچ و غوغا ، آدم برفي
كسي راز تو رو هرگز نمي فهمه
 چه قدر عاشق ، چه قدر رسوا ، آدم برفي
 من اما با اجازت مي نويسم كه
تو روحت رفته به دريا ، آدم برفي
تو روحت هر سحر خورشيد و مي بينه
 مي بينيش از همون بالا ، آدم برفي
ببخشيد كه واسه بازي تو را ساختم
قرار ما شب يلدا ، آدم برفي